سفارش تبلیغ
صبا ویژن


 RSS  | Atom  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 92792 | بازدیدهای امروز: 16| بازدیدهای دیروز: 8
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
پیوندهای روزانه
مطالب قبلی
لینک های دوستان
لوگوی دوستان



















اشتراک
 
موسیقی وبلاگ

یاهو


سلام

نمیدانم پس از بیش از یکسال چرا در این فضا دوباره حضور پیدا کرده ام.

این روزها سخت از خودم ناراضی هستم ، دلم برای خودم تنگ شده ، خودی که زیاد دوستش داشتم ، ساده ، صمیمی ، خودی که اینقدر در لجنزار گناه غرق نشده بود ، چقدر عاشق روزهای گذشته ام و چقدر متنفر از این روزهایم . این روزها حال و روز دلم خوب نیست .

این روزها برای خودم مجلس ماتم گرفته ام ، هر وقت که توفیقی ازم سلب میشود خوب می فهمم که اثر کدام گناهم بوده است ، به همه متوسل شده ام ، بچه های گمنام کهف الشهدا هم جواب نیازم به معنویت وجودشان را نمیدهند ، نیاز به یک فضای جدید دارم ، روحم مریض است . دلم برای گریه های شبانه سخت تنگ شده ، دلم مناجات شعبانیه میخواد ، ابوحمزه میخواد ، خمس عشر میخواد . اما چه حیف که گناه هرروز و هر روز زنگار دلم را بیشتر و بیشتر میکند

خدایااز این وضع خودم خسته ام و ناراضی ببخشم و مرا به روزگار دوستی با خودت باز گردان ببخش که سخت محتاجم.




          (پنج شنبه 93/3/1 :: ساعت 1:8 عصر)

امروز روز مادر است

و عجب روزی است این روز مادر ، سالهاست که روز مادر برای من تداعی گر درد است و خاطرات بی مادری

برای آنان که مادر دارند می گویم . هیچ کس و هیچ چیز برای انسان در زندگی مادر نمی شود . دیشب در گل فروشی پسر جون خوش تیپی را دیدم که برای مادرش گل می خرید و می گفت من فقط سالی یکبار گل می خرم گل فروشه که حسابی بازار کاسبیش داغ بود بهش گفت باید هزار بار گل بخری و من آرزو کردم که مادر داشتم و زندگیم را به پایش می ریختم .

رفتم خونه و همسرم با روی گشاده و مهربونی همیشگی و بی حد و حصرش از گل و شیرینیم تشکر کرد و من که روز مادر همیشه برام دردآور ترین روزهاست یه گوشه کز کردم و خودم رو به کوچه علی چپ زدم که خسته ام و...

بگذریم امروز هر چی فکر کردم چیکار کنم که روز مادر یه هدیه خوب به مادرم بدم به هیچ نتیجه ای بجز خواندن یه حمد و یه یس به روحش نرسیدم هر چند این کوچک برای بزرگی مادرم کم است اما برگ سبزی است تحفه درویش .

دیدم شهرداری یه تابلو زده بود توی یکی از میدونای تهران که نوشته بود : این روزها مادران شهدا را یاد کنیم

یاد این شعر مرحوم اقاسی افتادم که میگه

از دامن زن مرد به معراج رود

بر دامن مادر شهیدان صلوات




          (چهارشنبه 92/2/11 :: ساعت 8:45 صبح)

سلام

پس از مدتها دوباره سلام

تو این مدتی که ننوشتم تغییرات زیادی کردم ، و کمتر فرصت پیدا شده که بتونم بیام اینجا و مطلب بنویسم . چندوقت پیش بعد از وقایع یکشنبه کذایی می خواستم مطلبی بنویسم راجع به بصیرت که چرا نشد نمی دانم . در هر صورت امشب اومدم تا راجع به امتحان فردای دکتری جک بگم

اگه این وب لاگ خواننده ثابت داشته باشه که نداره باید بدونه که جریان پارسال امتحان دکتری من و بانوی خونه به کجا کشید . اما امسال بعد از واقعه سال گذشته امسال با عزم جزم گفتیم امسال سخت می خونیم خلاصه رفتیم و جزوات مدرسان شریف را خریدیم وهر از گاهی یه نگاهی بهش می کردیم تو ازمونهای مدرسان هم با اجازتون هیچ کدمش را شرکت نکردیم تا یه وقت فکر نشه که ما خیلی درس خونیم

اما امشب اتفاقی گفتم بذار ببینم امتحان کی هست . چشمتون روز بد نبینه با کمال تاسف دیدیم فردا متحانه و ما ...

گفتیم بریم ازکارت پرینت بگیریم تا بلاخره بریم یه امتحان بدیم برای خالی نبودن عریضه ، رفتیم توی سایت خلاصه تازه فهمیدیم که برای گرفتن پرینت کارت نیاز به شماره پرونده و... داریم که هر چی گشتیم از این شماره ها خبری نبود .

خلاصه در ادامه تراژدی ازمون سال قبل امسال هم اینگونه از زیر بار امتحان سالم در رفتیم .




          (پنج شنبه 91/12/17 :: ساعت 11:5 عصر)

امشب شب حضرت علی اکبر (ع) است و من تحت تاثیر صحبتهای آقای شهاب مرادی در شبکه 3 لازم دیدم اینجا بنویسم که :
درست است که حسین(ع) به اشک ما احتیاج ندارد اما این ما هستیم که به اشک بر حسین(ع) نیازمندیم
درست است که حسین (ع) به سینه زدن ما نیاز ندارد اما ما سخت به سوختگی سینه در عزای حسین (ع) نیازمندیم
حسین (ع) فراتر از هر چیز است ، تفکر حسین (ع) با عزاداری برایش جاودانه می ماند که اگر نبود محرم شاید از مسلمانی خبری نبود
انان که می گویند بجای گریه بر حسین (ع) به تفکر حسین (ع) بیندیشیم ، چقدر به تفکر دیگر ائمه که به اندازه امام حسین برایشان عزاداری نمی کنیماندیشیده اند . مگر نه اینکه امام صادق (ع) ، امام باقر(ع) وبقیه بزرگواران دریای جوشان علم و معرفتند ؟ به آنها اندیشیده ایم ؟ اهانت به امام نقی (ع) را یادمان نرفته به این امام و تفکرش چقدر اندیشیده ایم که حالا می خواهیم با این حرفها زیراب عزاداری امام حسین (ع) را بزنیم .

برای امام حسین (ع) بگرییم و سینه بزنیم و ناله کنیمو زاری کنیم که روحمان ، جسممان و زندگیمان به گریه بر حسین (ع) محتاجند .

یا حسین (ع) ، مولای خوب من:

مرا ببخش اگر اسمان چشمانم مانند گذشته برایت با رانی نیست

آقای مهربانم مرا ببخش اگر دستانم مانند گذشته برایت با سینه آشنا نیست ، اما میخواهم بگویم که هنوز هم بهترین و بهترین و لذت بخش ترین لحظات عمرم در روضه شما بوده است ، عمرم را سرشار از این لحظات فرما

فدای تو آقای مهربانم وفدای برادر، خواهر وفرزندان و خاندان بزرگوارت .

اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد

صلی الله علی الباکین عن الحسین (ع)




          (جمعه 91/9/3 :: ساعت 1:12 صبح)

به طاها به یاسین به معراج احمد
به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
به وحی الهی به قرآن جاری
به تورات موسی و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدای گدایان زهرا (س)
چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل ای دل بزن دل به دریا
که دنیا به خسران عقبا نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد.
و این زندگانی فانی جوانی
خوشی های امروز و اینجا
به افسوس بسیار فردا نیرزد

 

اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا یقینا خریدار یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را؟
و یا چون بقیه تو سربار یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
و پایان این بی قراری بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری

 

نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره بد شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لبهای گرم علی یا علی اش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان سبحان سبحان مهدی
به برق نگاه به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش به جاه جلیلش
به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی یامهدی مددی




          (پنج شنبه 91/6/30 :: ساعت 12:25 عصر)

   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ